به آرامی آغاز به مردن میکنی
اگر سفر نکنی
اگر چیزی* نخوانی
پابلو نرودا
* یه جایی هم به جای چیزی کتابی ترجمه کرده بود
رفته بودم سفر. هرچند انتظار بیشتری از خودم و از این سفر داشتم، ولی خوب بود. این را حالا که دوباره برگشتم به روال عادی زندگی، بیشتر حس میکنم.
انگار آدم توی سفر راحتتر میتواند بگذرد؛ از کمبودها، رفتار دیگران و حتی خطاهای خودش. اگر بزرگتر (از لحاظ روحی) میشدم، حتماً میفهمیدم که همیشه در سفرم....
بگذارید و بگذرید........... ببینید و دل مبندید..........
سلام .وبلاگ زیبایی دارین.این مطلب آخریتون هم خیلی منو به فکر فرو برد!ای کاش میشد دل نبست.
خوشحال میشم به وبلاگم سر بزنین.
موفق باشین.