سال نو

از بچگی در عین حال که دوست نداشتم کسی سر توی کارم بکند و علی‌الخصوص امر و نهی کند ولی هیچ وقت دوست نداشتم کسی را دل‌آزرده کنم. مردم‌داری برای من خیلی مهم است. تا حالا فکر می‌کردم حداقل توی این یک مورد موفقم ولی حالا... 

امسال عجب سالی شده، پشت سر هم پیامک تبریک آمده و من فرصت نکرده‌ام جواب بدهم. ای بی‌معرفت! 

آخه از بی‌معرفتی که هنوز فرصت عیددیدنی پدرش را پیدا نکرده چه انتظاری دارید؟!  ببخش پدر

و 

سال نو بر همگی مبارک و همه دعاهای خیر بدرقه‌تان 

(دروغ نمی‌گویم، برای همه دعا کردم. دعای فرج یعنی بهترین دعا برای همه)

نظرات 5 + ارسال نظر
مهاجر چهارشنبه 19 فروردین 1388 ساعت 10:22

اللهم عجل لولیک الفرج

عطش شکن دوشنبه 24 فروردین 1388 ساعت 14:09

بهار شما هم مبارک!

مهاجر یکشنبه 10 خرداد 1388 ساعت 21:45

به نام حضرت دوست. بابا همه عروس میشن انقدر سر شلوغ می شن؟ ای بابا! چطوری رفیق؟

عطش شکن شنبه 13 تیر 1388 ساعت 12:16

کجایی در شب هجران،کجایی...

زهرا سه‌شنبه 16 تیر 1388 ساعت 11:51 http://http://www.zahra-m115.blogfa.com/

سلام.
خوبی؟!
کجایی؟! مگه تو هم کنکور داشتی که غیبت زده؟!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد