آنگاه که مرگ را ختم، معاد را وهم و پندار خود را حتم یافتی... قرآن بخوان
آنگاه که نسیان، گریبانت را گرفت و عصیان، دامانت را و معصیت خویش را معصومیت پنداشتی... قرآن بخوان
آنگاه که گذشته را حسرت، حال را عسرت و آینده را حیرت احساس کردی، شب قدر را به یاد بیاور... و قرآن بخوان
آنگاه که درون خویش را از خود تهی یافتی و بیرون خویش را از خدا خالی... قرآن بخوان
آنگاه که از بیعت با تاریکی و غیبت نور خسته شدی... قرآن بخوان
آنگاه که از فرط جهالت، امانت را از یاد بردی و به خیال سعادت اسیر ضلالت گشتی... قرآن بخوان
آنگاه که از درستی گسستی، بر مرکب سستی نشستی، به پستی پیوستی و در منجلاب تباهی رهایی را خواستی... قرآن بخوان
آنگاه که غرور، وجودت را فراگرفت و تفاخر، شعورت را؛ ذلت خویش را عزت یافتی و نخوت خویش را همت... قرآن بخوان
آنگاه که در دریای خروشان زندگی، در چنگال طوفان جهل و ترس اسیر شدی و در ساحل صلاح و صلح، کشتی نجات و رهایی را آرزو کردی... قرآن بخوان
1- بعضی از اینها را قبلاً در نوشتههای شهید رجببیگی دیده بودم، احتمالاً بقیهاش هم از خود ایشان باشد.
2- از این ماه مبارک هیچی گیر من نیامده جز معدهدرد و بیاشتهایی*، معنویت هم که بیخیال!
* اشتباه نشود. روزهخواری نمیکنم. منظورم موقع افطار و سحر است.
تو که کیمیا فروشی نظری به قلب ما کن

که بضاعتی نداریم و فکنده ایم دامی ...
یا اباصالح مددی !
هر آن تیری که دیدم از زمانه
برای فیض حق بودی بهانه ...
منظورت از تیر همون معده درد بنده است؟ زیر دیپلم حرف بزن ما هم بفهمیم!(:
مطلب جالبی رو گذاشته بودید. ممنون حظ بردیم.
سلام گلم ! عیدت مبارک ! همین که دردمون می گیره از اینکه هیچ چی نصیبمون نمی شه و معنویتی نیست ِ یعنی هنوز سر نشدیم به گمانم ! یکی به داد برسه تا کار از کار نگذشته ...

سلام گلم . کجایی ؟ کم پیدایی ؟
یک خبر جدید : دکترام درست شد !
یا علی مدد
سلام عزیزم
خیلی خوشحال شدم، اما حال ذوق کردن ندارم. ولی واقعاً خوشحال شدم.
کارم بدجوری گیره... التماس دعای ویژه
در پناه حق
به نام حضرت دوست ! آقای عالی یک بار می گفت هر وقت گیر کردید سوره مبارکه طلاق رو بخورید ! ( به تعبیر بنده ) تو بن بستها خیلی راهگشاست ! ومن یتق الله یجعل له مخرجا ! .... سیجعل الله بعد عسر یسرا ! کاش ایمان بیاریم .
یا علی مدد
عاقبت به خیر شی گلم !